داستان نقاش فیسبوک

داستان نقاش فیسبوک

 

 

در سال 2005 تنها یک سال پس از راه‌اندازی فیسبوک، مارک زاکربرگ (بنیانگذار فیسبوک)  تصمیم به اجاره دفترکار می‌گیرد، اولین دفترکاری که بعد از یکسال فعالیت به صورت رسمی تأسیس شد به شدت مستهلک و کثیف بود از همین رو تصمیم گرفتند آن را رنگ آمیزی کنند. از نقاشی به نام «دیوید چو» خواستند که در ازاء دسمزد نقاشی ساختمان، سهام فیسبوک را بخرد! این‌که سهام فیسبوک در آن زمان چگونه ارزش‌گذاری و به نقاش واگذار شد موضوعی است که رسانه‌ها به سلیقه خود آب و تاب زیادی به آن  دادند و خواهند داد. گفته می‌شود که امروز سهام واگذار شده به این نقاش بیش از 200 میلیون دلار ارزش دارد و آقای «دیوید» داستان ما یک سهامدار  ثروتمند و البته دیگر ساختمان رنگ نمی‌کند، بلکه یک نقاش هنری صاحب سبک است!

صرف‌نظر از این که این داستان تا چه حد واقعیت دارد، می‌توان آن را به یک رویکرد اساسی در راه‌ اندازی کسب و کار اینترنتی ارتباط داد. بیش از 900 درصد کسانی که به کسب و کار اینترنتی رو می‌آورند، هدف اصلیشان موفقیت مالی و درآمدی است. حال به این سوال پاسخ دهید: ترجیج می‌دهید که مالک صد در صدی یک کسب و کار اینترنتی با ارزش 100 میلیون تومان باشید، یا 5 درصد از سهام یک کسب و کار اینترنتی با ارزش 10 میلیارد تومان؟ به نظر شما ارزش کدام یک بیشتر است، کدام یک آینده و توسعه بازار قدرتمندتری خواهد داشت و کدام یک خطرپذیری کمتر؟

فراموش نکنید فیسبوک در سال 2005 (یک سال پس از تأسیس) بیش از یک میلیون کاربر  فعال داشت و توانسته بود حدود  13 میلیون دلار سرمایه جذب کند.  فرض کنید آقای «دیوید» داستان ما صرف علاقه زیاد برای ثروتمند شدن با همان دستمزد نقاشی ساختمان یک کسب و کار اینترنتی را‌ه‌اندازی کرده بود، آیا به همین اندازه موفق و پایدار بود؟ به خوبی روشن است که در کنار یک تیم و کسب و کار قدرتمند بودن تا چه اندازه می‌تواند در دراز مدت موفق و پایدارتر از راه اندازی یک کسب و کار کوچک انفرادی باشد.

اگرچه مالکیت یک کسب و کار لذت‌بخش‌ و احساس استقلال فوق‌العاده‌ای دارد، آنسوی آن میزان منابع، توان اجرایی و قدرت رقابت‌پذیری است. امروز همه آنچه که شما از کسب و کار اینترنتی می‌دانید را بقیه هم می‌دانند و شاید بهتر هم بدانند!  کسب و کارهای تک نفره یا تیم‌های کوچک کم تجربه، قدرت گسترش‌پذیری و جذب سرمایه کمتری نسب به تیم‌های خوب و توانمند دارند. پس اگر ایده، توان فنی، سرمایه و آرزوهای بزرگی دارید پیوستن به یک تیم خوب آینده‌ای به مراتب روشن‌تر و پایدارتر خواهد داشت. شاید شما به خوش‌شانس آقای نقاش فیسبوک نباشید اما در همان مسیر قرار خواهید گرفت.